رفتگر شهرداری بود... هیچکس تحویلش نمیگرفت. برای هیچکس مهم نبود. هیچکس دلش نمیخواست با او دوست بشود. هیچکس هوس نمیکرد با او دست بدهد. در هیچ کجا، هیچ اهمیتی نداشت. اما... اما آن قدر میان اهل آسمان مشهور بود که وقتی الله اکبر نماز را میگفت، ملائکه، همگی سکوت میکردند تا صدای راز و نیازش را خوبِ خوب، بشنوند...