جان جانانم! بمان! در انتظارم بمان! مبادا بروی! مبادا فکر کنی که نمیآیم! مبادا اندیشه کنی که میمانم! من رفتنیام! با تو که باشم رفتنیام! هر جا که تو بروی! هر جا که تو بخواهی! پس نرو! بمان! میآیم! به خدا میآیم! شاید کمی دیر... اما دیر یا زود میآیم! از بند دروغ که رها بشوم، کلک غیبت را که بکنم، شهوت را که بکشم، دست و پایم را از زنجیرهای شیطان که رها کنم، از زندان ناجوانمردی که آزاد بشوم، تیغ زبان را که غلاف کنم... میآیم! به خدا میآیم! در انتظارم بمان! نرو مولایی جانم! بمان مهربانم!