سلام مولای من!... ببینید... ببینید... نمی توانم بلند حرف بزنم... ممکن است صدایم را بشنود... شما را به خدا خوب گوش بدهید ببینید چه میگویم... من تصمیم گرفتهام به سرزمین دلم خیانت کنم! ... دلِ آلودهام! دلی که یک عمر است دروازههایش را به روی شما بسته است... مولا جانم! تصمیم گرفتهام که امشب، یواشکی تکتکِ دروازههایش را به روی لشکرِ محبتِ شما باز کنم... لطفا همین امشب سرزمینِ دلم را فتح کنید! تکرار میکنم! همین امشب! شما را به خدا... فردا دیر است!!